"هنوز تحریم جدیدی" آغاز نشده اما دلار ۱۵هزارتومان شده و اوضاع اقتصادی شدیداً نابسامان است. رئیس جمهور و دولت تقریبا هیچ تحرک و برنامه جدی برای کنترل اوضاع ندارند و حتی حامیانشان هم از شدت بیخیالی آنها در تعجبند.
به گزارش سرویس فرهنگ و جامعه عصر امروز اینروزها که بازار طلا و ارز در تلاطم های سوء مدیریتی دولتی ها و دلالان خودی و بیگانه مرتبط با ایشان از یک سو و فشارهای مضاعف پس از برجام و آسودگی خیال دولتمردان آمریکایی از "اجرایی کردن برجام و متعلقات آن از سوی دولت به هر قیمتی"، هستند همگان و خصوصا ناظران و سیاسیون کشور و به تبع آن مردم کوچه و خیابان منتظر فرا رسیدن یک بزنگاه سیاسی و اقتصادی در جنگ همه جانیه اقتصادی غرب با انقلاب اسلامی هستند.
"روز 13 آبان" روز فتح لانه جاسوسی، روز دانش آموز و بالاخره روزی که ترامپ برای آغاز تحریم های نفتی ایران آنرا انتخاب کرده است. لذا "هنوز تحریم جدیدی" آغاز نشده اما دلار ۱۵هزارتومان شده و اوضاع اقتصادی شدیداً نابسامان است. رئیس جمهور و دولت تقریبا هیچ تحرک و برنامه جدی برای کنترل اوضاع ندارند و حتی حامیانشان هم از شدت بیخیالی آنها در تعجبند دکترشاپورزارعی - دکتر شاپور زارعی
آیا با رهاکردن عمدی اقتصاد برای تحقق یک هدف خاص مواجه هستیم؟ برای این هدف خاص تا 13ابان =روز شروع تحریمهای جدید باید صبر کرد دیگه! دقشون ندین بزارین به کارشون برسن!"(1) .بی مناسبت ندیدیم تا به تاریخچه این قبیل حرکات ها نظری بیندازیم و ببینیم که اولا این شوک ها در دولت ها مسبوق به سابقه است و ثانیا اهداف آنان بیشتر ناظر به استمرار قدرت سیاسی در قالب ظهور و بروز نمادهای رسمی دمکراسی همچون احزاب و جریانات سیاسی می باشد :
1- در آستانه انتخابات مجلس پنجم که در ۱۸ اسفند سال ۷۴ برگزار شد، اولین شوک ارزی بزرگ را در دوران پس از انقلاب شاهد بودیم. این تحول اقتصادی بزرگ، مقارن با تکاپوهای یک جریان سیاسی جدید به عرصه انتخابات بود که به «جمعی از کارگزاران سازندگی» مشهور شد کارگزاران به همراه جمعی از نمایندگان وابسته به جناح چپ، فراکسیون «مجمع حزب الله» را با ۷۰ کرسی تشکیل دادند تا این گونه نفوذ سیاسی جناح هاشمی با نزدیک شدن به پایان دوره دولت سازندگی در سال ۷۶ تضمین شود.
2- در سال ۸۰(بعد از انتخاب مجدد خاتمی) سیاست یکسانسازی نرخ ارز انجام گرفت و قیمت ارز رسمی آزاد شد و از ۱۷۵ به ۷۹۵ تومان رسید که دومین شوک ارزی بعد از انقلاب (بعد از سال ۷۴) محسوب می شد. به هر حال، مقارن با افزایش ۷۳ درصدی قیمت ارز در عرض یک سال در بازار آزاد(۷۶ تا ۷۷)، یک حزب سیاسی دولتی پا به عرصه گذاشت که «جبهه مشارکت ایران اسلامی» نام گرفت. حزب مشارکت که طبق استراتژی «فتح سنگر به سنگر» تئوریسین این حزب (سعید حجاریان)، با هدف تسلط بر مجلس ششم شکل گرفت، در ۲۹ بهمن سال ۷۸ به فراکسیون اکثریت مجلس تبدیل شد و موفق شد (البته با کمک تخلفات گسترده تاجزاده به عنوان مسوول برگزاری انتخابات و عضو شورای مرکزی مشارکت کل کرسیهای تهران را به دست بیاورد.
3- در روزهای اخیر، قیمت ارز در بازار آزاد به رقمهای عجیب و غریب که "هیچگونه" توجیه اقتصادی و فنی ندارد، رسیده است. همه اینها در حالی است که رقم رسمی دلار در بودجه سال ۹۷، ۴۰۰۰ تا ۴۱۰۰ تومان است. بدیهی است که مابهالتفاوت این قیمت، حتی با نرخ متوسط دلار در سامانه نیما(حدود ۸۵۰۰)، درآمدی بیش از دو برابر برای دولت از فروش ارز(نسبت به رقم مصوب در لایجه بودجه ۹۷) نصیب دولت میکند. قطعا بخش زیادی از این مابهالتفاوت برای پر کردن چالههای اقتصادی دولت (پرداخت حقوق کارکنان دولت، بدهیها به پیمانکاران بخش خصوصی، پرداخت بدهیهای بخش های مختلف دولت به یکدیگر و...) میشود، اما با در نظر گرفتن اینکه سرریز دلار حاصل از صادرات که به بازار آزاد ارز در کف خیابان می رود هم عمدتا محصول صادرات شرکتهای دولتی و شبه دولتی است، می توان این شائبه را در نظر گرفت که دولت از تفاوت بین رقم ۱۴۰۰۰ تومان در کف خیابان و ۴۰۰۰ تومان بودجه مصوب هم به طرز محسوسی منتفع می شود.
در مجموع می توان این سئوالات را مطرح نمود که با توجه به رفتار سیاسی دولتها در دور دوم حکمرانی خود، که عمده توجه آنها متوجه پایان دوره و بقای در قدرت است، آیا نمی توان این گمانه را مطرح کرد که به سان دولتهای سازندگی، اصلاحات و مهرورزی، که از دل آنها احزاب سازندگی، مشارکت و حلقه انحرافی بیرون آمد، باید از دل جریان اعتدال هم منتظر تولد یک حزب یا تشکیلات سیاسی با هدف بقای در قدرت بود؟ آیا می توان تصور کرد که بخشی از هزینههای انتخاباتی مجلس ۹۸ و ریاست جمهوری ۱۴۰۰ قرار است از بازی با نرخ ارز حاصل شود؟ / بهره های مالی ناشی از شوک احتمالی در 13 آیان سال جاری تنها یک جنبه قضیه است و نباید از منافع مالی برای اهداف سیاسی غافل شد.
دکترشاپورزارعی
دکتر شاپور زارعی