نوسانات شدید بازارهای طلا و ارز در ماههای اخیر و به دنبال آن بازگشت تحریمهای آمریکا علیه ایران، باعث شده شرایط ملتهبی در فضای اقتصادی کشور حاکم شود. در این شرایط بسیاری از مردم این دغدغه را دارند که پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنند تا ارزش سرمایه و داراییهای آنها در بحران اقتصادی حال حاضر حفظ شود.
رپورتاژ آگهی: در تاریخ چهارشنبه 23 آبان 97، همایشی آموزشی تحت عنوان «سرمایهگذاری در وقت اضافه» در هتل همای تهران برگزار میشود. عبدالحکیم بائی، تحلیلگر و معاملهگر بازارهای مالی و بنیانگذار مجموعه فکر طلایی سخنران اصلی این نشست است تا درباره اصول سرمایهگذاری در شرایط بحرانی صحبت کند.
از این رو در آستانه برگزاری این همایش گفتگویی با عبدالحکیم بائی انجام دادیم و از او درباره بایدها و نبایدهای سرمایهگذاری در این روزها سوالاتی پرسیدیم.
سوالی که بسیاری از مردم میپرسد: از کجا متوجه شویم که سرمایهگذاری در کدام بازار برای ما مناسبتر است؟
یکی از اصولی که هر نفر برای سرمایهگذاری در هر حوزه و بازاری باید به آن توجه کند، میزان سرعت واکنش آن بازار به اتفاقات جهانی و داخلی است. معمولاً هر چه سرعت این واکنش بیشتر باشد، ریسکپذیری آن بازار نیز بالاتر خواهد بود. دکترشاپورزارعی دکتر شاپور زارعی
با این دیدگاه میتوان بازارهای دلار و به دنبال آن طلا و سکه را در زمره بازارهای پیشرو قرار دارد. در این بازارها گردش مالی بسیار بالاست و در عین حال بازه سود و زیان سرمایهگذاری نیز بالاتر است. یعنی گاها حتی میتوان طی کمتر از یک ماه سرمایه خود را دو یا حتی سه برابر کرد و در مقابل در چنین بازهای ممکن است سرمایه اشخاص نصف شود و حتی از دست برود!
به همین دلیل برای ورود به این بازارها و سرمایهگذاری در آنها باید مهارتهایی همچون تحلیلگری و معاملهگری را آموخت.
اگرچه من اعتقاد دارم هر کسی که شغل یا کسب و کاری دارد باید با اصول پایه و سازوکار این بازارهای مالی که بخشی از آن با نام بورس شناخته میشود، آشنا باشد. زیرا تحولاتی که در این بازارها بخصوص بازارهای دلار و طلا اتفاق میافتد، تأثیر خود را بین چند روز تا حتی چند ماه بعد در بازارهای دیگر نشان میدهد.
به طور مثال بازارهای مسکن و خودرو تقریباً به فاصله بترتیب چند هفته و چند روز بعد از تحولات بازارهای دلار و طلا واکنش نشان میدهند. اما در ادامه شاهد هستیم بازار برخی کالاهای مصرفی چند ماه بعد، از این تحولات تأثیر میپذیرند. این موضوع به افراد کمک میکند تا تصویر واضحتری از رویدادهای آینده ببینند و برای مواجه با آنها آماده باشند.
با این توضیحات مثلاً اگر قیمت دلار روندی صعودی به خود گرفت، افراد باید این احتمال را بدهند که کالاها گران میشود و در مقابل با روند نزولی، قیمتها کاهش مییابند. آیا چنین دیدگاه و تحلیلی که در میان توده مردم دیده میشود، درست است؟
متاسفانه بسیاری از افراد و کسب و کارها به دلیل عدم آشنایی با سازوکارهای موجود در بازارهای مالی، تحلیلهای سطحی و حتی نادرستی از اوضاع اقتصادی دارد و همین موضوع باعث میشود از لحاظ مالی به مشکلات زیادی دچار شوند.
مثلاً زمانی که دلار طی کمتر از یک ماه از مرز 9 هزار تومان به حدود 17 هزار تومان رسید، بسیاری از اجناس و کالاها گران شدند و اوضاع خیلی بهم ریخت. اما بعد شاهد یک افت ناگهانی قیمت بودیم و حتی در بازارهای غیررسمی شاهد خرید و فروش دلار 8 هزار تومانی نیز بودیم.
برخی تصور میکردند با پایین آمدن قیمت دلار باید به همان نسبت اجناس نیز ارزان شود. در حالی که عملاً چنین اتفاقی نیفتاد و نمیافتد. زیرا هماکنون اگر در بازار بگردید، احتمالاً هیچ کالایی را نمیتوانید پیدا کنید که با دلار بالاتر از 11 هزار تومان وارد شده باشد. پس حتی اگر دلار بر فرض محال به محدوده 5 هزار تومان هم برسد، الزاماً چنین اتفاقی به ارزانشدن اجناس و چنین چیزهایی منجر نمیشود.
این یکی از خطاهای معمول یا سوگیریهای رفتاری توده مردم در حوزه مسائل مالی است که روند همه چیز را خطی میبینند. درباره این سوگیریها و خطاهای رایج در سمینار سرمایهگذاری در وقت اضافه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
همانطور که اشاره کردید، سازوکار بازارهای مالی پیچیدگیهای خاصی دارد و شاید هر کسی نتواند در آنها حضور داشته باشد. پس مردم پولهای خود را چه کار کنند؟
اجازه دهید یک اطلاعات آماری ساده، اما بسیار معنادار به شما بگویم. براساس برخی آمارهای منتشرشده از سوی نهادها زیربط تنها 5 درصد از سرمایههای مردم در در بازارهای مالی همچون بورس حضور دارند در حالی که در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته جهان این آمار بین 40 تا 70 درصد است.
این یعنی بخش مهمی از سرمایههای مردم در خدمت توسعه اقتصادی واقعی بوده و بسیاری از مردم، تجار و بازرگانان این کشورها از اهمیت حضور در بازارهای مالی به عنوان یک بازار موازی مطلع هستند.
در حالی که در کشور ما حضور مردم در این بازارها (به خصوص در دلار و طلا) بیشتر جنبه سفتهبازی دارد و عملاً در درازمدت تأثیر مثبتی در اقتصاد فردی و اجتماعی ندارد.
ویژگی مهم این بازارها، علیرغم تمام پیچیدگیهایی که دارند، این است که با هر میزان سرمایهای میتوان به آن وارد شد. حتی با سرمایههایی در حد یک میلیون تومان! به همین دلیل سرمایهگذاری در این بازارها صرفاً به سرمایهداران کلان اختصاص ندارد.
به همین دلیل پیشنهاد میکنم افراد برای حفظ ارزش سرمایههای خود و نیز کارآفرینها برای ایجاد یک پشتوانه قدرتمند مالی برای کسب و کار خود در بازارهای موازی و مرتبط با کارشان در بورس و سایر بازارهای مالی سرمایهگذاری کنند.
فرض کنید یک نفر که کارش ساخت و ساز مسکن است. یکی از مصالح مهم و تاثیرگذار در هزینههای او، میلگرد و تیرآهن است. در بازه زمانی که او در حال ساختن مسکن است، قیمت میلگرد و تیرآهن افزایش پیدا میکند. گاهی میتواند افزایش قیمت به حدی باشد که عملاً این فرد ضرر هم بکند.
در این شرایط آیا باید ساخت و ساز را متوقف کند و یا با همین روند ادامه دهد؟ در هر شرایط او ضرر میکند و به عبارتی در وضعیتی قرار میگیرد که باید از بین بد و بدتر یکی را انتخاب کند.
اما اگر او بخشی از سرمایه خود را در بازار آهن و یا شرکتهای صنعت ساختمان در بورس سرمایهگذاری کند، خیالش راحت است که با نوسان قیمت آهن در این بازه زمانی، میتواند به راحتی نه تنها جلوی ضرر را بگیرد، حتی شاید سود بیشتری نیز نصیب او شود.
اما رسیدن به چنین دیدگاهی مستلزم این است که افراد هوش مالی خود را ارتقاء داده و با قواعد و اصول سرمایهگذاری در هر بازار آشنا باشند که به راحتی میتوان آنها را آموخت و تجربه کرد. چون ورود ناشیانه به این بازارها چیزی جز ضرر و زیان برای آنها نخواهد داشت.
در پایان اگر نکته یا موضوع خاصی مدنظرتان است، بفرمایید
سرمایهگذاری یکی از مهارتهای کلیدی برای رشد و موفقیت مالی است که متاسفانه بسیاری از افراد از یادگیری آن غافل هستند و به همین دلیل علیرغم تمام تلاشی که برای کسب درآمد دارند، اما نتیجه دلخواه حاصل نمیشود.
افراد به کمک سرمایهگذاری چه در بازارهای مالی و چه در سایر حوزهها میتوانند درآمدهای غیرفعال برای خود ایجاد کنند. رسیدن افراد به چنین دیدگاهی میتواند نقطه عطفی در مسیر حرکت آنها به سوی موفقیت مالی باشد.
در حقیقت آنچه من در سمینار سرمایهگذاری در وقت اضافه به دنبال آن هستم این است که افراد مبانی و اصول سرمایهگذاری حرفهای را بیاموزند تا به کمک آن حتی در شرایط اقتصادی بحرانی فعلی نه تنها ارزش دارایی و سرمایه خود را حفظ کنند، بلکه بتوانند آنها را رشد دهد.
من اعتقاد دارم در یکی از طلاییترین دورههای اقتصادی در کشور هستیم و فرصتهای بسیار خوبی برای رشد و توسعه مالی وجود دارد. تنها باید نگاه و زاویه دید جدیدی پیدا کنیم.
منبع : https://www.rade.ir/news/433
دکترشاپورزارعی
دکتر شاپور زارعی